2024-03-29T09:51:58Z
http://www.aquaculturesciences.ir/?_action=export&rf=summon&issue=8095
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
تاثیر جلبک Dunaliella salina غنی شده با روی معدنی بر رشد، بازماندگی و فاکتورهای تولیدمثلی Artemia parthenogenetica اطراف دریاچه ارومیه
شاهین
نهالی
نصراله
احمدی فرد
ناصر
آق
ناصر
صمدی
از آنجایی که آرتمیا کاربرد زیادی در تغذیه لارو ماهیان دارد و سطح مواد معدنی از جمله عنصر روی در آن پایین است، در تحقیق حاضر تاثیر جلبک Dunaliella salinaغنیشده با روی معدنی (روی سولفات) در 4 غلظت (صفر، 0/8، 1/6، 3/2 میلیگرم بر میلی لیتر) بر میزان رشد، بقا و تولیدمثل Artemia parthenogenetica مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج در روزهای 11، 17 و 21 بیشترین (7/07، 8/86 و 9/049 میلی متر) و کمترین ( 5/48، 7/06 و 7/25 میلی متر) رشد طولی به ترتیب در تیمارهای 2/3 و 8/0 میلیگرم بر لیتر حاصل شد (0/05>P). با افزایش غلظت روی در تیمارهای غنی سازی میزان بازماندگی کاهش یافت، بطوری که کمترین و بیشترین میزان بازماندگی در روزهای مورد مطالعه (11، 17 و 21) در تیمارهای 3/2 و 0/8 میلیگرم بر میلی لیتر مشاهده شد. برای تعیین فاکتورهای تولیدمثلی A. parthenogenetica، تعداد ناپلی و سیست تولید شده به ازای هر ماده، درصد سیستزایی و طول دوره تولیدمثلی هر ماده بررسی شد. بیشترین طول دوره تولیدمثلی (13/6 روز) و تعداد ناپلی تولید شده (43/66 ناپلی) در تیمار 3/2 میلیگرم بر میلی لیتر مشاهده شد؛ اگر چه اختلاف معنیداری بین تیمارها مشاهد نشد (0/05>P). بیشترین و کمترین درصد سیستزایی به ترتیب در تیمار 0/8 و 3/2 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. براساس این تحقیق جلبک D. salinaغنیشده با روی معدنی سبب بهبود رشد طولی A. parthenogeneticaشد، اگرچه با افزایش میزان غنیسازی، میزان بازماندگی کاهش یافت و تاثیر معنیداری بر فاکتورهای تولیدمثلی مشاهده نشد.
جلبک
روی
فاکتورهای تولیدمثلی
رشد
2018
08
23
1
10
http://www.aquaculturesciences.ir/article_63626_d7dfe142cbd98f5de43e92f072fcd657.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
بررسی تاثیر همزمان شوری و دما بر صفات ریخت سنجی آرتمیای دو جنسی (Artemia urmiana) و آرتمیای بکرزا (Artemia pathenogenetica) دریاچه ارومیه
ناصر
آق
علی
محمدیاری
حسن
رحیمیان
تنوع موجود در بین گونه های آرتمیا، اهمیت بررسی های ریخت سنجی و مشخصات قابل شمارش را بیشتر مشخص می کند. با بررسی صفات ریخت سنجی، علاوه بر شناسایی گونه های نزدیک به هم، می توان میزان تاثیر فاکتورهای محیطی در زیستگاه ها و گونه های مختلف را بررسی و فاکتور محیطی اصلی را که تاثیر بیشتری در تغییرات ریخت سنجی دارد، مشخص کرد. در این مطالعه تاثیر همزمان دما-شوری بر تغییرات صفات ریخت سنجی دو جمعیت آرتمیا اورمیانا و آرتمیای بکرزا مورد بررسی قرار گرفت. تخم گشایی سیستها، جداسازی لاروها، غذادهی و پرورش آنها بهروش استاندارد انجام گردید. آرتمیاهای هر دو جمعیت اورمیانا و بکرزا تا روز سیم در محیطهای پرورشی (شوری های 60، 120 و 180 گرم در لیتر و دماهای 15، 24 و 30 درجه سانتیگراد) نگه داشته شدند. سپس به وسیله لوپ آئینه دار و دیجیتایزر صفات ریخت سنجی آنها اندازه گیری شدند. به طور کلی در این تحقیق پانزده صفت ریخت سنجی در 9 ترکیب دما و شوری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج توسط آزمون آنالیز واریانس، تجزیه خوشه ای و تحلیل ممیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج آنالیز واریانس صفات ریخت سنجی مطالعه شده نشان داد که میانگین اکثر صفات در هر دو گونه بکرزا و اورمیانا، در تیمار 60-24 بیشتر بوده است. دندروگرام حاصل از تجزیۀ خوشه ای بین دو گونه بکرزا و اورمیانا با استفاده از صفات ریختی، این دو جمعیت را در دو شاخه مجزا جای داد. به طور کلی،آرتمیا اورمیانا بر اساس دما و آرتمیای بکرزا بر اساس شوری گروه بندی منظم تری را نشان دادند. بررسی صفات با استفاده از تحلیل ممیزی نشان داد که در بین صفات استفاده شده در این تحلیل، به ترتیب نزولی صفات عرض کیسه تخمی، حداکثر فاصله بین دو چشم، طول تلسون، طول کل بدن، فاصله بند سوم تا انتهای شکم، عرض سر، طول شاخک چپ، طول شاخک راست، عرض بند سوم شکمی، حداکثر قطر چشم چپ، تعداد تارهای شاخه چپ فورکا، تعداد تارهای شاخه راست فورکا، حداکثر قطر چشم راست، طول فورکا و طول شکم، تأثیر بیشتری در تفکیک گروهها از همدیگر داشتند.
شوری
دما
مورفولوژی
آرتمیا
2018
08
23
11
22
http://www.aquaculturesciences.ir/article_65177_c5e6c5ebe84e61d66b8f0d380da12fdd.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
بررسی اثر عصاره خیار دریایی (Holothuria leucospilota) بر کیفیت میکروبی فیله ماهی شوریده (Otolithes rubber) در شرایط نگهداری در یخچال
حنانه
رضائیان
سید ولی
حسینی
علیرضا
میر واقفی
عباسعلی
مطلبی مغانجوقی
کبری
ضیایی
در این پژوهش فیلههای ماهی شوریده تحت تأثیر غلظتهای مختلف (5/0، 1 و 2 درصد) عصاره الکلیخیار دریایی Holothuria leucospilota قرار گرفت و سپس تحت خلأ بستهبندی شد. فیلههای بستهبندی شده به مدت 16 روز در یخچال در دمای ۴ سانتیگراد نگهداری شد و هر 4 روز یکبار آزمایشهای میکروبی شامل شمارش مجموع باکتریهای کل، باکتریهای سودوموناس، انتروباکتریاسه و باکتریهای تولیدکننده سولفید هیدروژن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مجموع باکتریهای کل در همه تیمارها با گذشت زمان افزایش یافت و بیشترین مقدار این شاخص در همه تیمارها در روز 12 نگهداری مشاهده شد. باکتری سودوموناس، انتروباکتریاسه و باکتریهای تولیدکننده سولفید هیدروژن در طول دوره نگهداری در نمونه شاهد بهطور معنیداری بیش از نمونههای تیمار شده با عصاره بود. در نمونههای تیمار شده با عصاره 2 درصد تا روز 4 نگهداری باکتری سودوموناس مشاهده نشد. انتروباکتریاسه نیز در تیمارهای 1 و 2 درصد تا روز 8 نگهداری دیده نشد. در تیمار 2 درصد تا روز 12، در تیمار 1 درصد تا روز 8 و در تیمار 5/0 درصد تا روز 4 هیچگونه باکتری تولیدکننده سولفید هیدروژن مشاهده نشد. نتایج حاکی از آن است که عصاره خیار دریایی بر روی نمونههای ماهی در حفظ کیفیت مطلوب آنها و افزایش مدت زمان نگهداری در شرایط سرد، تأثیر بسزایی دارد. شایان ذکر است که عصاره 2 درصد نسبت به سایر غلظتهای عصاره در افزایش ماندگاری فیلههای ماهی شوریده اثر بیشتری داشت.
خیار دریایی
عصاره
فعالیت ضد میکروبی
نگهداری در یخچال
2018
08
23
23
31
http://www.aquaculturesciences.ir/article_65178_9dc2170be38d07eeb88d74aac8f8ff1b.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
مقایسه عملکرد رشد، بازده فیله و پروفیل اسیدهای آمینه ماهیان کپور معمولی پرورشی (Cyprinus carpio) و گورامی عظیم الجثه (Osphronemus goramy) پرورش یافته در استخرهای بتونی
امین
فرحی
محمد
سوداگر
سیامک
یوسفی سیاهکلرودی
محمد
مازندرانی
شهرام
دادگر
سید مهدی
اجاق
تحقیق حاضر به منظور تعیین قابلیت های پرورش و ارزش پروتئینی ماهی گورامی عظیمالجثه به عنوان یک گونه خوراکی جدید و مقایسه آن با کپور معمولی به عنوان یک گونه رایج پرورشی طراحی شد. به منظور تجزیه و تحلیل فاز پرورشی ماهی گورامی عظیم الجثه در شرایط کشت تک گونه ای و مقایسه آن با کپور معمولی، بچه ماهیان گورامی و کپور در دامنه وزنی یکسان (به ترتیب 0/27±5 و 0/17±5/02 گرم) خریداری و به استخرهای بتونی معرفی و در شرایط یکسان شامل 2 تیمار با 3 تکرار با جیره تجاری ماهی کپور معمولی به مدت یکسال پرورش یافتند. نتایج شاخص های رشد نشان داد که نرخ بقا، میزان افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی و شاخص قیمت دارای سطوح بهینه تری (0/05>P) در ماهیان کپور معمولی بوده است. در مقابل کارایی پروتئین و شاخص احشایی در ماهیان گورامی عظیم الجثه بهبود قابل ملاحظه ای را نشان داد (0/05>P). بازده فیله و لاشه به طور معنیداری در ماهیان گورامی عظیم الجثه بالاتر بود (0/05>P). اسیدهای آمینه ضروری آرژنین، هیستیدین، لیزین، ترئونین و تریپتوفان و اسیدهای آمینه غیرضروری آلانین و سرین در ماهی گورامی عظیم الجثه در مقایسه با کپور معمولی به صورت معنی دار در سطوح بالاتری قرار داشت. همچنین نسبت اسیدهای آمینه ضروری به غیرضروری در دو گروه از ماهیان فاقد اختلاف معنادار بود (0/05<P). در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد که ماهی کپور معمولی در شرایط یکسان در استخرهای بتونی قابلیت رشد بیشتری نسبت به ماهی گورامی عظیم الجثه دارد، ولی مقادیر مناسبتری به لحاظ بازده لاشه و شاخص احشایی در ماهی گورامی عظیم الجثه حاصل شد. به علاوه با توجه به ارتقای معنی دار اسیدهای آمینه ضروری آرژنین، هیستیدین، لیزین، ترئونین و تریپتوفان و اسیدهای آمینه غیرضروری آلانین و سرین و نیز عدم وجود اختلاف معنی دار در نسبت اسیدهای آمینه ضروری به غیرضروری در دو گونه مورد سنجش، می توان به لحاظ ویژگی های کیفی و ارزش غذایی ماهی گورامی عظیم الجثه را در زمره ماهیان پرورشی ارزشمند قلمداد نمود.
ماهی گورامی عظیم الجثه
ماهی کپور
عملکرد رشد
پروفیل اسیدهای آمینه
2018
08
23
32
41
http://www.aquaculturesciences.ir/article_65955_5e55fc233f9ccf322563b01886ebe447.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
تأثیر پروبیوتیک تجاری مولتی بهسیل بر عملکرد رشد، کارایی تغذیه و کیفیت لاشه ماهیان جوان قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
سوزان
نصیری پور
حجت الله
جعفریان
محمد
هرسیج
حسنا
قلی پور کنعانی
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر محصول تجاری پروبیوتیکی مولتی بهسیل شامل مخلوطی از چندین گونه از لاکتوباسیلوس و باسیلوس های پروبیوتیکی، مخمر و میکروارگانیزم های پروبیوتیکی دیگر بر عملکرد رشد و تغذیه ماهیان جوان قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) از طریق مکمل سازی جیرههای غذایی بود. برای این منظور تعداد 600 قطعه بچه ماهی قزلآلا با میانگین وزنی 0/650±19/08 گرم بهطور تصادفی به 12 قفس توری (با اندازه 1 ×0/6×0/6 متر با تراکم 50 قطعه ماهی در هر قفس و با جاگذاری شده در استخرهای بتونی آبگذر) معرفی شدند. این آزمایش در قالب یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی و با یک گروه شاهد و سه تیمار آزمایشی M1، M2 و M3 انجام شد. در تیمارهای آزمایشی ماهیان به ترتیب با جیرههای مکمل شده با پروبیوتیک تجاری مولتی بهسیل در سطوح 200، 300 و 400 میلیگرم در کیلوگرم به مدت 45 روز تغذیه شدند. در پایان آزمایش وزن و طول نهایی، میانگین رشد روزانه و کارآیی تبدیل اختلاف معنیداری را در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (0/05<P). اختلاف در نرخ رشد ویژه، ضریب رشد حرارتی و کارایی ابقاء انرژی در مقایسه با گروه شاهد مشاهده نگردید (0/05>P). در حالیکه پروتئین خام (19/71 درصد) و چربی خام (7/44 درصد) در تیمار M3 در مقایسه با گروه شاهد (پروتئین خام 53/18 درصد و چربی خام 7/17 درصد) افزایش معنیداری داشت (0/05<P). نتایج نشان داد که سطوح مختلف پروبیوتیک مولتی بهسیل در پرورش ماهیان قزل آلای جوان تاثیرات متفاتی را بر عملکرد رشد و تغذیه در این ماهی داشت.
پروبیوتیک
غذادهی
قزلآلای رنگینکمان
پروتئین خام
کارآیی ابقاء انرژی
2018
08
23
42
52
http://www.aquaculturesciences.ir/article_68833_1c7f79e9dfcd8b8bce00214c15040139.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
تاثیر ارزیابی اکولوژیکی جامعه فیتوپلانکتونی استخرهای پرورش میگوی گمیشان جنوب شرق دریای خزر
آرزو
ناعمی
رحمان
پاتیمار
محمد
هرسیج
سعید
یلقی
اطلاع از تنوع و ترکیب گونه ای فیتوپلانکتون ها، آگاهی از تولیدات اولیه و زنجیرهی غذایی محیط آبی را فراهم می آورد. به منظور بررسی جامعه ی فیتوپلانکتونی استخرهای پرورش میگوی گمیشان، در این مطالعه تنوع و فراوانی گونه های فیتوپلانکتون آن ها در دوره پرورش از اردیبهشت تا مهر 1395 تعیین شد. نمونه ها از سه نقطه در سطح آب (نزدیک ورودی، میانی و نزدیک خروجی) از شش استخر انتخاب شده، به وسیله بطری های یک لیتری گرفته شد. نتایج نشان داد که جامعه ی فیتوپلانکتون متعلق به 23 جنس از 6 شاخه شامل Bacillariophyta، Cyanophyta، Chlorophyta، Dinophyta، Cryptophyta وEuglenophyta است. جامعه غالب با جنس های Aphanotece، Chlamydomonas، Nitzschia وPridinium بود. دو جنس Pridinium و Chlamydomonas دارای بیشترین فراوانی بودند. با توجه به شاخص تنوع زیستی شاخه ی Bacillariophyta بیشترین تنوع را داشت. شاخص تنوع شانون و غنای منهینگ به ترتیب در ماههای تیر و اردیبهشت و شاخص یکنواختی در ماههای تیر و مرداد بالاتر بودند.
فیتوپلانکتون
فراوانی
پرورش میگو
گمیشان
2018
08
23
53
64
http://www.aquaculturesciences.ir/article_69779_1ba4fecc256e309fe8d52a7258bda0cf.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
بررسی تأثیر سطوح مختلف سختی و نسبتهای مختلف کلسیم و منیزیم آب بر تخم گشایی و کیفیت ناپلی (Atremia franciscana)
پوریا
غلام زاده
کامران
رضایی توابع
غلامرضا
رفیعی
مسعود
صیدگر
آرتمیا به عنوان مهمترین غذای زنده در دورههای مختلف لاروی در بسیاری از آبزیان شناخته میشود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر سطوح مختلف سختی (200، 500 و 1000 میلیگرم در لیتر) و نسبتهای مختلف کلسیم به منیزیم (100:0، 80:20، 50:50، 20:80 و 0:100 درصد) بر درصد تخمگشایی، طول کل و میزان مرگ و میر A. franciscana انجام شد. نتایج اثرات سطوح مختلف سختی و نسبتهای مختلف کلسیم و منیزیم بر روی عملکرد سیست A. franciscana به طور معنی داری (0.50≥P) نشان داد که افزایش میزان سطح سختی، باعث کاهش میانگین درصد تخمگشایی سیستها شده است به گونهای که در تیمار 1000 میلیگرم در لیتر به طور معنی داری کمترین میانگین میزان تفریخ 7±31 مشاهده شد. همچنین بهترین نسبت میزان کلسیم به منیزیم، نسبت برابر 50:50 تعیین شد. از سویی نتایج تاثیر سطوح سختی و نسبتهای کلسیم و منیزیم بر روی درصد مرگ و میر A. franciscana نشان داد که با افزایش میزان سختی، تلفات افزایش یافته ولی نسبتهای کلسیم و منیزیم تاثیری در میزان مرگ و میر نداشته است. براساس نتایج در نسبت برابر کلسیم به منیزیم در سختی 500 میلیگرم در لیتر بیشترین میزان تخم گشایی 2/35±73/33 درصد حاصل شد. همچنین افزایش میزان سختی سبب کاهش اندازه طول کل ناپلی حاصل از تخم گشایی و افزایش میزان مرگ و میر شد. نتایج نشان داد که بهترین نسبت کلسیم و منیزیم برای تفریخ سیست گونه آرتمیا A. franciscana نسبت مساوی کلسیم به منیزیم 50:50 میباشد و هرچه نسبت کلسیم و منیزیم تغییر کند، از میزان تفریخ در تمام سطوح سختی کاسته و بر میزان تلفات افزوده میشود.
آرتمیا
سختی آب
کلسیم
منیزیم
2018
08
23
65
73
http://www.aquaculturesciences.ir/article_69785_8a937d85560a82cbd07e31c6dc5bc5c3.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
تأثیر جیره های غذایی خشک، تر، زنده و ترکیبی بر بهبود عملکرد تولید مثلی مولدین و بقای لارو ماهی آنجل (Pterophyllum scalare)
مصطفی
بیگی
حامد
پاک نژاد
حبیب
سنچولی
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر جیره های مختلف خشک (تجاری)، غذای زنده (لارو کرم خونی)، غذای تر (دل و جگر گاو) و جیره ترکیبی (50٪ لارو کرم خونی + 50٪ دل و جگر گاو ) برشاخص های هم آوری، درصد لقاح، درصد تفریخ، درصد بازماندگی لارو و فاصله بین تخمریزی های متوالی و همچنین تاثیر بر فاکتورهای رشدی و بقاء بچه ماهیان تا سن 60 روزگی انجام شد. آزمایش با 4 گروه غذایی شامل: غذای کنسانتره (A)، لارو کرم خونی (B)، دل و جگر گاو (C) و گروه شامل 50٪ دل و جگر گاو +50٪ لارو کرم خونی (D) انجام شد. در این آزمایش از 12 جفت مولد ماهی آنجل در 12 مخزن شیشه ای با حجم 60 لیتر و تعداد یک جفت مولد در هر تانک استفاده شد. گروههای تحت تیمار با جیره های تر، غذای زنده و ترکیبی بالاترین میزان هماوری و بقای لارو را نسبت به گروه شاهد (A) داشتند. درصد تفریخ در گروه جیره ترکیبی بالاترین میزان را داشت. فاصله زمانی بین تخمریزی های متوالی در گروه تغذیه شده با غذای زنده و جیره ترکیبی به شکل معنی داری کوتاه تر از سایر گروه ها بود. همچنین در گروه هایی که مولدین با غذای زنده و ترکیبی تغذیه شده بودند، بچه ماهیان حاصل بهبود پارامترهای رشدی در طول دوره آزمایش را نشان دادند. نتایج نشان می دهد که حضور غذای زنده در جیره غذایی ماهیان زینتی می تواند بر توان تولید مثلی و همچنین رشد بچه ماهیان را به شکل مؤثری تحت تاثیر قرار دهد.
لارو کرم خونی
تولیدمثل
رشد
ماهی آنجل
2018
08
23
74
82
http://www.aquaculturesciences.ir/article_69786_23e4e3e7cedb3b36acb6c217d01b2422.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
تجمع زیستی فلز سنگین سرب ناشی از مواجهه آب زاد در ماسل آب شیرین Anodonta cygnea (Linnaeus, 1758) (Bivalvia: Unionidae)
محمد
سلکی
سهیل
ایگدری
لعبت
تقوی
فاتح
معزی
فلزات سنگین از مضرترین آلاینده های اکوسیستم های آبی بوده از پتانسیل بالایی برای ایجاد سمیت در آبزیان برخوردارند. مطالعه حاضر جهت بررسی میزان جذب و تجمع زیستی فلز سنگین سرب (Pb) در اندام های پا، جبه و آبشش ماسل آب شیرین Anodonta cygnea انجام شد. بدین منظور دوکفهای ها در محیط آزمایشگاه به مدت 9 روز با غلظت تحت کشنده μg/L 125 از فلز سرب مواجهه یافتند و سطوح بافتی پایه فلز سرب در دوکفهای های مواجهه نیافته، میزان تجمع فلز و همچنین فاکتور تجمع زیستی در روزهای سوم، ششم و نهم از دوره آزمایشی در دوکفه های مواجهه یافته تعیین گردید. تفاوت معنی داری در سطوح پایه فلز سرب در اندام های مورد بررسی وجود نداشت. در طول دوره مواجهه سطوح بافتی سرب در اندام ها به شکل معنی داری (0/05>P) افزایش یافت. میزان تجمع فلز در روز نهم در بافت های پا (μg/g DW 10/82±4/5) و آبشش (μg/g DW 10/02±1/69) به صورت معنیدار(0/05>P) بالاتر از جبه (μg/g DW 5/15±2/8) بود. مقادیر محاسبه شده BAF برای اندام ها نشان دهنده افزایش معنی دار (0/05>P) در طول دوره مواجهه بود و در بین اندام ها نیز مقادیر مربوط به جبه به صورت معنی داری (0/05>P) در مقایسه با دو اندام دیگر کمتر بود. براساس نتایج جذب و تجمع زیستی فلز سرب به عنوان یک عنصر غیرضروری در اندام های مختلف دوکفه ای A. cygnea از روندهای متفاوتی برخوردار بود. P
دوکفه ای ها
آلودگی
پایش زیستی
فلز سنگین
بوم سازگان های آبی
2018
08
23
83
91
http://www.aquaculturesciences.ir/article_69787_d4e542a758a5b3d2e9207a8d3fd57f3f.pdf
مجله علوم آبزی پروری
2322-5351
2322-5351
1397
6
1
اثر اسانس دانه زنیان (Carum copticum) بر باکتری اشریشیاکلی تلقیح شده در گوشت چرخ شده کپور معمولی (Cyprinus carpio)
سمیرا
فرامرزپور دارزینی
ابراهیم
علیزاده دوغیکلایی
محسن
شهریاری مقدم
مصطفی
یوسف الهی
هدف این تحقیق تاثیر اسانس دانه زنیان بر مهار رشد باکتری اشریشیاکلی تلقیح شده در گوشت چرخ شده کپور معمولی هنگام نگهداری در یخچال (4 درجه سانتیگراد) بود. اسانس دانه زنیان با غلظت های 2، 3 و 4 میکرولیتر برگرم به گوشت چرخ شده کپور معمولی تلقیح شده (CFU/g 103) با باکتری اشریشیا کلی اضافه و پس از بسته بندی در یخچال (4 درجه سانتیگراد) نگهداری گردیدند. فراسنجههای شیمیایی (پراکسید، تیوباربیتوریک اسید و مجموع بازهای نیتروژنی فرار) و میکروبی (شمارش باکتری اشریشیاکلی، باکتریهای مزوفیل هوازی و باکتری های سرماگرا) در زمانهای 24، 72، 144، 216 و 288 ساعت اندازه گیری شدند. مقدار پراکسید، تیوباربیتوریک اسید و مجموع بازهای نیتروژنی فرار طی نگهداری در همه تیمارها افزایش یافت، اما این افزایش در تیمارهای حاوی اسانس دانه زنیان کمتر بود. میزان باکتریهای مزوفیل هوازی و سرماگرا با افزایش اسانس دانه زنیان کاهش یافت. تیمارهای حاوی اسانس دانه زنیان رشد باکتری اشریشیاکلی را مهار کرده و پس از 144 ساعت سبب کاهش آن گردیدند. غلظت 4 میکرولیتر بر گرم اسانس دانه زنیان بیشترین تاثیر را بر فراسنجه های شیمیایی و میکروبی نشان داد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که اسانس دانه زنیان دارای خاصیت آنتی میکروبی و آنتی اکسیدانی بوده و برای نگهداری فرآورده های شیلاتی توصیه می گردد.
گوشت چرخ شده
اشریشیا کلی
اسانس زنیان
ارزیابی حسی
2018
08
23
92
104
http://www.aquaculturesciences.ir/article_69914_355edd9d8953aa922e8eeb1fa11f4ac9.pdf